۰۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳
کد خبر: ۲۹۸۰۸۱
تلویزیون
در عصری که با نام پساتلویزیون هم معروف شده، مسئله سیاست‌گذاری یک مساله بنیادی در حوزه ارتباطات است. پرسش اما اینجاست که در سیاست‌‌گذاری آیا باید به سمت منافع عامه برویم یا به سمت منافع نخبگانی؟

به گزارش عطنا، نشست «سیاست‌­گذاری در عصر پسا تلویزیون» یکم آذر با حضور جمال‌الدین اکبرزاده جهرمی، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و یاسر خوشنویس، پژوهشگر حوزۀ رسانه، به همت دفتر مطالعات تنظیم‌­گری ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر)، به صورت مجازی (آنلاین) برگزار شد.

بخش اول| معرفی کتاب جدید


در ابتدای نشست آقای ابراهیمی نژاد، به نمایندگی از دفتر مطالعات تنظیم‌­گری ساترا (لینک)، به معرفی جدیدترین کتاب این مرکز پرداخت:

ما هنگامی که کارمان را با عنوان دفتر مطالعات ساترا شروع کردیم، مسئله‌­ای که با آن درگیر بودیم، این بود که، اگر ما تاریخ توسعۀ تلویزیون در ایران را مرور کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که توسعۀ تلویزیون در نسبت با توسعۀ فناوری و ظهور بازیگران جدید بود؛ بدین معنا که در دهه هفتاد با ورود تلویزیون­‌های ماهواره­ای، رادیو و تلویزیون (صدا وسیما) موج جدیدی از توسعه را، درون خود آغاز می­‌کند و در سال‌های بعد با ظهور شبکه­‌های ماهواره­ای فارسی زبان، به همین میزان تلویزیون (سیما) هم توسعه پیدا کرد.

یکی از مسائلی را که در آن احساس خلأ کردیم، این بود که به موازات توسعه تلویزیون و به موازات رقابتی‌­تر شدن سپهر رسانه‌­ای کشور، ابزارهای سیاستگذاری به همان میزان توسعه پیدا نکرد. به همین دلیل ما تلاش کردیم کتابی را که از کتاب­‌های مرجع در حوزۀ تنظیم‌گری و رگلاتوریِ پخش رادیو تلویزیونی است، ترجمه کنیم و در دسترس همگانی قرار دهیم. عنوان کتاب «راهنمای تنظیم­‌گری پخش رادیو تلویزیونی» است که به سرپرستی سرکار خانم حسینی(پژوهشگر ساترا) ترجمه شده است. این کتاب، توسط انتشارات سروش چاپ شد و تا نیمه آذر در دسترس عموم قرار می‌گیرد.

مقدمۀ این کتاب و فصول ابتدایی با شروع بحث نیازمندی‌های رگولاتوریِ در حوزۀ تلویزیون آغاز می­شود. در فصل‌های بعد نویسنده، نحوۀ راه اندازی یک رگلاتوری در حوزۀ رسانه را تشریح می­‌کند. در ادامه این فصل، حوزۀ صلاحیت قضایی، حوزۀ رگولاتوریِ رسانه و بحث مجوز دهی تشریح می‌شود. بعد از آن بحث مالکیت تکثر مطرح می‌شود و سپس کتاب به حوزۀ رگولاتوری محتوای رادیو تلویزیونی می­‌پردازد.

فصل پایانی کتاب، بحث پخش دیجیتال و رگولیشنِ (مقررات‌گذاری) پخش و فرکانس را پوشش می­‌دهد و یک سری ضمائم جداگانه هم برای این کتاب در نظر گرفته شده است. یونسکو این کتاب را به عنوان کتاب مرجع در سال 2007 منتشر کرد.

طرح مسئله سیاست‌گذاری رسانه‌ای


جمال الدین اکبرزاده جهرمی، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به طرح مسئله در خصوص سیاست‌گذاری رسانه‌ای پرداخت:

اینکه ساترا دست به همچین اقدامی زده است و تولید ادبیات را شروع کرده، آن هم در حوزه‌­ای که در آن، کار اساسی نداریم، در صورتی که حوزۀ خیلی مهمی است، اقدامی درخور و مناسبی است و جای تشکر و قدردانی دارد. وقتی که ما در مورد سیاست­‌گذاری صحبت می­‌کنیم، در اینجا منظورمان سیاست­‌گذاری رسانه‌ای است. در سیاست­‌گذاری رسانه‌­ای، توجه به ادبیات موضوع به ما کمک می­‌کند، که درک بهتری از ماجرا داشته باشیم. سیاست‌گذاریِ رسانه، ذیل سیاست‌­گذاری فرهنگی و سیاست­‌گذاری فرهنگی، ذیل سیاست­‌گذاری عمومی است.

در واقع وقتی ما از سیاست­‌گذاری عمومی نام می­بریم، بحث پالیسی (policy) مطرح می­شود، یعنی پابلیک پالیسی (public policy)، کالچرال پالیسی (cultural policy) و مدیا پالیسی (media policy) داریم.

در مورد این سه مفهوم، نخستین نکته این است که این‌ها مشتق از پالتیکس هستند، یعنی سیاست، یعنی قدرت. یعنی در مباحث مربوط به سیاست­‌گذاری در هر صورت ما درگیر مباحث توازن قدرت و نیروهای قدرت هستیم. نه فقط قدرت سیاسی، این قدرت را می‌توان وسیع­تر، حتی فوکویی ببینیم که نیروهای مختلفی وجود دارند که علاوه بر آن‌ها قدرت هم هست و آن هم باید لحاظ شود.

نکتۀ دیگری که در مورد این سه مفهوم، یعنی سیاست­‌گذاری عمومی، سیاست­‌گذاری رسانه‌ای و سیاست‌گذاری فرهنگی وجود دارد، این است که در همه این مفاهیم، مفهوم پابلیک (public) وجود دارد و در هر صورت پای مصالح عامۀ مردم را به میان می‌آورد، یعنی در هر صورت این سیاست‌گذاری باید معطوف بر منافع عامۀ مردم باشد و نه منافع یک قشر خاص. ولی باید دید که چرا تنظیم‌گری در حوزۀ تلویزیون، به اندازه‌­ای که الان مهم است، قبلاً برای ما مهم نبود، در موردش فکر نشد و یا ادبیات آن تولید نشد.

ما اگر به تحولات تلویزیون در ایران برگردیم، نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا، به دلیل سرمایه‌­گذاری های سنگینی که برای ورود به عرصۀ تلویزیون نیاز است و همچنین محدودیت طیف فرکانسی، یک جور انحصار طبیعی شکل گرفته است، که همین انحصار باعث شده هر بازیگری نتواند به راحتی وارد این حوزه شود و در آن سرمایه‌گذاری کند. علاوه بر این، در کشورهای در حال توسعه، عامل دولت، عامل مهمی بوده که اجازه نداده بقیه وارد این حوزه شوند. یعنی ما شاهد یک انحصار بودیم، که این انحصار کاملا طبیعی بوده است و البته علاوه بر آن، خود دولت هم مایل به این نبوده که بازیگر جدیدی در این حوزه وجود داشته باشد.

ولی از یک جایی به بعد این اوضاع شروع به تغییر می­‌کند؛ ما در دهۀ 70 می‌بینیم که ماهواره‌­های پخش مستقیم وارد می‌شوند و در آن انحصار شکاف شکل می‌گیرد. اما این تحولات جهانی که در دنیا شروع و سرعت پیشرفتش هم زیاد بود، دقیقا مصادف با زمانی است که ما درگیر مسائل داخلی خودمان، یعنی انقلاب و جنگ بودیم.

از دهه ۱۹۸۰ به بعد است که این تحولات شروع می­‌شود و در دهۀ 90 یک نوع حالت انفجار گونه، به خود می‌­گیرد. آنجا دو عامل وجود داشت، یکی تکنولوژی و بحث­‌های مربوط به انقلاب دیجیتال و عامل دیگری که عامل مهم­تری هم هست و کمتر به آن توجه شد، بحث پویایی­‌های سرمایه­‌داری است. بدین معنا که سیاست‌های نئولیبرالیستی که ابتدا درون امریکا، در زمان ریگان شروع می­‌شود و سپس در همۀ دنیا گسترش پیدا می‌کند، نوعی مقررات­‌زدایی، آزادسازی و خصوصی­‌سازی را نه تنها در تلویزیون، بلکه در همۀ صنایع به دنبال دارد.

این دو عامل، یعنی پویایی های سرمایه‌­داری و تحولات تکنولوژی، انقلابی را در صنعت تلویزیون ایجاد می‌کند که دامنه­ تاثیر‌گذاری آن به کشور ما هم م‌ی­رسد، یعنی ابتدا تلویزیون‌های ماهواره‌­ای و سپس اینترنت و انتقال صدا و تصویر روی آن را داریم.

این تحولات در تمام دنیا رُخ داده است و همه، نوعی واکنش به آن نشان داده‌اند و البته چیز عجیب و غریبی هم نیست. ولی چیزی که این موضوع را در ایران به یک مسئله تبدیل می‌کند، این است که ما یک کشوری هستیم که به لحاظ سیاست­‌های فرهنگی، یک دولت حداکثری داریم، یعنی می‌توانیم بگوییم ایران از آن دستۀ کشورهایی است که در عرصۀ فرهنگ، حساس است. ایران در دنیا تنها کشوری است که در قانون اساسی آن یک اصل[1] به رادیو و تلویزیون اختصاص دارد. این را عنوان کردم تا دلیل اهمیت سیاست‌­گذاری و تنظیم‌گری در حوزۀ رادیو و تلویزیون را برجسته کنم.

بنابراین یک عرصه‌­ای که قبلاً دولت­‌ها می­‌توانستند آن را با یک بازیگر پیش ببرند و در واقع کنترل کنند، به واسطۀ دو تحول، یعنی تحول تکنولوژیک و تحولات مربوط به سرمایه­‌داری، تغییر یافت. در تمام دنیا این عرصه تغییر می‌کند و سر ریز آن به کشور ما می­‌رسد.

همین می‌شود که یک دفعه ما می‌بینیم تداوم وضعیت قبلی امکان‌پذیر نیست، بازیگران جدیدی وارد قضیه می‌شوند و اتفاقات جدیدی در آن می­‌افتد و حالا برای ما این پرسش شکل می‌گیرد که چگونه باید با توجه به این تنظیم‌گری حوزۀ تلویزیون و رادیو و همگرایی رسانه­‌ها، حساسیت‌­های فرهنگی خود را لحاظ کنیم و به این وضعیت سامان دهیم.

الزامات اجرایی سیاست‌گذاری رسانه‌ای


جهرمی در بخشی دیگری از صحبت‌های به الزامات اجرایی و عملیاتی فضای سیاست‌­گذاری رسانه‌های کشور پرداخت:

در هر جای دنیا وقتی به نهادهای تنظیم­‌گر نگاه می‌کنیم، اکثراً به نوعی بازتاب نیروهای اجتماعی آن کشور هستند. در هر صورت مکانیزمی وجود دارد که پشت آن یک منطق هست و آن منطق با هویت سیاسی نظام­‌های کشورهای مختلف انطباق دارد. حال اگر ما ایران را در این عرصه مورد مطالعه قرار دهیم، به نظر می‌آید که با یک نوع عدم توازن مواجه می‌شویم که خودِ مقام رهبر انقلاب هم در سخنرانی‌­ که چند سال پیش در شهر کرمانشاه داشتند، به آن اشاره کردند. یک تدبیری رهبر انقلاب اندیشیده‌اند که آن هم تاسیس شورای عالی فضای مجازی بود. به نظرم این تدبیر، تدبیر خیلی خوبی است، ولی باید دید که ساز و کارهای عملیاتیِ بروکراتیک آن چه هستند. در عصر همگرایی نمی‌توانیم نهادهای مختلفی داشته باشیم که به صورت جداگانه، برای حوزه­‌های مختلف رسانه­‌ای سیاست­‌گذاری کنند.

حکمرانی در حوزه رسانه


در بخش بعدی، یاسر خوشنویس، پژوهشگر حوزۀ رسانه سخنان خود را به بحث حکمرانی در حوزه رسانه‌ای اختصاص داد:

مایکل‌مان[2] می‌­گوید که دولت - ملت­‌های اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، توجه خاصی به زیرساخت­‌ها نشان می­‌دادند، شاید نخستین آن‌ها کانال­‌های آبی‌­ای هست که بین شهرها وجود داشته است. در ایران، تلویزیون توسط بخش خصوصی وارد کشور شد؛ دهه ۳۰ و دهه ۴۰ مالک و صاحب اختیار تلویزیون بخش خصوصی است. ژاله آموزگار[3] (لینک سایت)در نوشته‌ای با عنوان کارنامۀ تلویزیون ملی می‌گوید: تضاد مصلحت‌ها باعث شد دولت تلویزیون را ملی کند تا وارث چنین سازوکارهایی شویم.

شاید تصور ما از کنترل رسانه‌های جمعی تصوری است مربوط به دهه شصت هجری شمسی که یک رادیو و تلویزیون دولتی داریم و خوب به تحولاتی که رُخ داده نپرداخته‌ایم و به نظر من شاید شیوه های کنترل ما هنوز مبتنی بر رادیو تلویزیون ملی است. بحثی که ما باید به آن بپردازیم، این است که این فضای جدید را چگونه باید کنترل کرد و برای آن رگولیشن (Regulation): رگولاتور نهاد ناظر بر فعالیت‌ها هر حوزه‌ای هستند و داشتن رگولیشن از سمت به معنای این است که نهادی بر کار نظارت دارد) انجام داد، یا به عبارتی کامل‌تر چگونه باید آن را حکمرانی کنیم.

نکتۀ مهم این است که چگونه در وضعیت میانه قرار بگیریم، این درحالی است که رگولیشن باید به گونه‌ای باشد که بازیگران مختلف بتوانند به یک نقطۀ توافقی برسند. کلمه‌­ای که می‌شود از آن استفاده کرد، حکمرانی چندذی‌ربطی است. ما باید به سمت نوعی مشارکت حرکت کنیم، این می­‌تواند مشورت­‌های غیررسمی باشد، می‌­تواند نظرسنجی‌های بدون کرسیِ هم رأی باشد، می‌تواند کرسی مشورتی در نهادهای رگولاتور باشد، می­‌تواند حتی کرسیِ با رأی باشد و نهایتا می‌­شود به یک رگولاتور مستقل فکر کرد. فکر کردن به اینکه ما کجای این طیف هستیم، امر مهمی است و باید به سمت آن حرکت کنیم.

مشارکت همانطور که می­‌دانید یک مسیرِ طیفی است. گام نخست این است که شما به بازیگران، این حس را انتقال دهید که آن‌ها را به رسمیت بشناسید و ‌بپذیرید که آن‌ها صدای اختصاصی خودشان را دارند. این احساس به رسمیت شناخته شدن، هم می‌­تواند به تصمیم گیری بهتر کمک کند، هم مانع از اقدامات رادیکال که می‌­توانند برهم زنندۀ نظم باشند، می‌شود.

بخش پایانی | پرسش و پاسخ حاضران


در بخش پایانی نشست، جمال الدین اکبرزاده جهرمی در پاسخ به این پرسش که «آیا با توجه به شرایط هم­گرای کنونیِ رسانه، امکان پیاده‌­سازی مدل­@های جدید حکمرانی، مثل حکمرانی چند ذی‌نفعی و حکمرانی شبکه‌ای وجود دارد یا نه؟ و از حیث اجرایی چگونه می‌شود به این سمت حرکت کرد؟»، تصریح کرد: بحث رگولیشن در پیوند با ویژگی‌های زیرساخت‌ها است؛ بدین معنا تفاوتی که زیرساخت­‌ها و پلتفرم­‌های جدید، با مباحث قبلی داشتند این است که ما در این فرآیند، می­‌توانیم تحت تاثیر عوامل بیرونی باشیم، یعنی کنترلی که ما داریم، به واسطۀ پروتکل­‌ها و استانداردهای فنی به صورت کامل دست ما نیست. در موقعیت کشوری همانند ایران (با وضعیت و مختصات فعلی) شاید مهم‌ترین ملاحظه، همان ملاحظۀ امنیتی ملی باشد؛ ولی از این بحث که بگذریم، به نظر راه چاره برای بحث رگولیشن، تقسیم بازارها است. نمی‌شود این حوزه­‌ها را با عبارت‌­ها و راه‌­حل­های کلی پیش­ برد.

یاسر خوشنویس نیز در پاسخ به این پرسش که، «آیا رگولیشن (تنظیم مقررات) در جهان به چه سمت خواهد رفت و آیا آن نوع رگولیشن  در ایران قابل اجرایی دارد؟»، گفت: ما با یک فرایند موبایلی شدن شدید مواجه هستیم و این احتمالاً تصور کلاسیک ما از تلویزیون را، نه فقط در ایران، بلکه در همه جا تغییر خواهد داد. بنابراین من فکر می­‌کنم تلویزیون در معنای کلاسیک، در همه جا موقعیت هویتی خود را در خطر خواهد دید. البته مشکل عمیق­‌تر داریم و آن هم این است که سیاست­‌گذاری و مقررات­‌گذاری را حرفۀ متمایزی نمی‌شناسیم.

خبرنگار: محمد ایزدی یونسی

پانوشت‌ها:

[1] فصل دوازدهم ‎: صدا و سیما | اصل‏ یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی: در صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، آزادی‏ بیان‏ و نشر افکار با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ و مصالح‏ کشور باید تأمین‏ گردد. نصب‏ و عزل‏ رئیس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ با مقام‏ رهبری‏ است‏ و شورایی‏ مرکب‏ از نمایندگان‏ رئیس‏ جمهور و رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ و مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ ( هر کدام‏ دو نفر ) نظارت‏ بر این‏ سازمان‏ خواهند داشت‏. خط مشی‏ و ترتیب‏ اداره‏ سازمان‏ و نظارت‏ بر آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.

‎اصل‏ سابق‏: اصل‏ یکصد و هفتاد و پنجم‏: در رسانه‏ های‏ گروهی‏ ( رادیو و تلویزیون‏ ) آزادی‏ انتشارات‏ و تبلیغات‏ طبق‏ موازین‏ اسلامی‏ باید تأمین‏ شود. این‏ رسانه‏ ها زیر نظر مشترک‏ قوای‏ سه‏ گانه‏ قضائیه‏ ( شورای‏ عالی‏ قضایی‏ ) ، مقننه‏ و مجریه‏ اداره‏ خواهد شد. ترتیب‏ آن‏ را قانون‏ معین‏ می‏ کند.

قانون‏  اساسی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ که‏ در دوازده‏ فصل‏ مشتمل‏ بر یکصد و هفتاد و پنج‏ اصل‏ تنظیم‏ گردیده‏ و با اکثریت‏ دو سوم‏ مجموع‏ نمایندگان‏ مجلس‏ بررسی‏ نهایی‏ قانون‏ اساسی‏ به‏ تصویب‏ رسیده‏ است‏ در تاریخ‏ بیست‏ و چهارم‏ آبان‏ ماه‏ یکهزار و سیصد و پنجاه‏ و هشت‏ هجری‏ شمسی‏ مطابق‏ با بیست‏ و چهارم‏ ذی‏ الحجه‏ یکهزار و سیصد و نود و نه‏ هجری‏ قمری‏ به‏ تصویب‏ نهایی‏ رسید.

[2] مایکل مان Micheal Mann‎ متولد ۱۹۴۲ در انگلستان استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است. مان دارای شهروندی دوگانه بریتانیا و ایالات متحده است.

[3] ژاله آموزگار یگانه (زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی) پژوهشگر ایرانی فرهنگ و زبان‌های باستانی است. او دکتری زبان‌های باستانی (به‌ طور دقیق‌تر، زبان‌های ایرانی و ادبیات مزدیسنی) از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کرده ‌است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار